سمیرا اماموردی، کارشناس بازاریابی و تبلیغات ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی آذربایجان غربی در یادداشتی نوشت: آموزش و یادگیری عنصر اصلی برای داشتن جامعهای پایدار است، در این میان، کودکان بالاترین ظرفیت را برای دریافت آموزشهای مؤثر دارند، فضاهای گردشگری طراحیشدۀ مناسب با ابعاد وجودی کودک، نقش استادی مناسب را برای تجربهکردن و آموختن درسهای بزرگ زندگی دارد، فضاهای دوستدار کودک بیشتر به دنبال فراهمکردن بستری مناسب در محیطهای گردشگری بهمنظور سرگرمی و تفریح، آموزشوپرورش، رشد فکری و اجتماعی این افراد است.
تاکنون در حدود ۳۳۰ نوع گردشگری شناسایی شده است که هرکدام خواستههای گروه متفاوتی از افراد را مورد توجه قرار میدهد، کودکان به عنوان اعضای حمایتپذیر جامعه دارای نیازها و انتظارات منحصربهفردی هستند و توجه به شکوفاسازی استعدادها و آموزش صحیح آنها از الزامات توسعه است، گردشگری کودک به در نظر گرفتن خواستههای این گروه از جامعه و ایجاد تجربه مطلوب برای آنها در سفر میپردازد، بنابراین لازم است تا با شناخت صحیح ویژگیها و تنوع نیازهای آنها برنامهریزی مناسب و متناسبی در توسعه توانمندیهای مقصد انجام شود.
به دفعات عبارت «سن طلایی» را شنیدهایم، این عبارت مربوط میشود به آغازین روزهای به دنیا آمدن یک کودک تا سن ۱۵ سالگی که شروع نوجوانی و التهابات ورود به بزرگسالی را تجربه میکنیم، بارها از دوست و آشنا میشنویم که تا کودک بزرگ نشده و به سن نوجوانی نرسیده، او را به کلاس زبان بفرستید و یا فلان کار را برایش انجام دهید، تا مهارتی را بیاموزد، اما غافل از اهمیت گردشگری و نهادینه کردن این موضوع به چشم یک مهارت و بالاتر از آن، یک ارزش و آشنایی انسان با طبیعت و میراث ارزشمند پیشینیان بودهایم.
هر چیزی میتواند تهدیدی علیه صنعت گردشگری باشد، از سقوط یک بالگرد گرفته، تا مسائل و منقاشات سیاسی و همهگیری یک ویروس میتواند حکم چکشی را داشته باشد که به تنگ بلورین و شکننده گردشگری وارد میشود و هر بار آن را معیوب میکند، اما این که در روزهای آرام و خوب، در زندگی ما باز هم صدای شکستن این تنگ بلورین به گوش میرسد را نمی توان تقصیر حوادث غیرمترقبه دانست، این ما هستیم که مقصر اصلی آسیب به صنعت گردشگری به حساب میآییم.
گرچه این سوال پیش میآید که چطور ما میتوانیم یکی از متهمان ردیف اول آسیبرسانی به این صنعت باشیم، یکی از عوامل عمده آسیبرسانی این است که ما همچنان به سفر و مناطقی که به آنها سفر میکنیم، به چشم یک کالای مصرفی مینگریم گویی نمیدانیم در قبال نقاطی که با آنها سفر میکنیم، وظایف بسیاری داریم.
یکی از عمده وظایف ما برای نجات صنعت گردشگری این است که از همین آغاز، کودکان را با این صنعت آشنا کرده و دست به کار رواج گردشگری کودک شویم، جدا از لذتهایی که گردشگری برای کودکان پرشورمان میتواند داشته باشد، آشنایی آنها با طبیعت و اهمیت حفظ محیط زیست است.
کودکان بخشی از جامعه گردشگری بهشمار میروند و گردشگری کودک نوعی از گردشگری و از جمله مهمترین حوزههای گردشگری به شمار میرود که با حساسیتهای بسیاری همراه است، گردشگری کودک از جمله مهمترین موضوعات زیرمجموعه صنعت گردشگری محسوب میشود.
کشورهایی که در مسیر توسعه انسانی حرکت میکنند و به سرمایهگذاریهای قابل توجهی در این بخش میپردازند، میتوانند رونق چشمگیری را در حوزه مسائل اقتصادی کشورشان ایجاد کنند.
نسل آینده را کودکان ما میسازنند، کودکانی که به طبیعت و فرهنگ گذشتگان نیاز دارند، همینطور نسل بعدی آنها به میراثشان نیاز دارند، ساختن نسل کودکان امروز، نیاز نسل بعدی را پاسخگو است، اما به شرط آنکه بتوانیم پیوندی بین نسل فعلی کودک با میراثشان برقرار کنیم.
کودکان در سفر، فرصت کشف، کنجکاوی مییابند و در پی کسب تجربه جدید هستند، چون هیجانانگیزترین قسمت درباره سفر مخصوصا طبیعت، حس آزادی و استقلال برای گشتوگذار است، این ویژگی دوران کودکی است که امروزه کودکان در فضای مجازی، گوشیهای هوشمند، فیلمها و شاید کتابها میبینند اما بهندرت برایشان این اتفاق رخ میدهد و همین دلیل است که کودکان امروز بیشتر زمان خود را صرف بازیهای کامپیوتری میکنند.
ما باید از فرصت سفر برای نسل فعلی کودکان برای ساختن یک سفیر گردشگری نهایت استفاده را داشته باشیم، تا کودکانی تربیت شوند که حافظ طبیعت، تاریخ و فرهنگ گذشتگان باشند، هدف گردشگری کودک استفاده از همین فرصتها و همچنین ایجاد فرصتهای جدید برای آشنایی کودکان با مفهوم گردشگر و گردشگری است.
دوران کودکی، دوران کشف اتفاقات و تجربیات جدید است، از همین رو، باید پیوند و انس با گردشگری را آغاز کنیم تا کودکان را با میراثشان آشنا و همچنین زمینه ترغیب و تشویقشان برای داشتن نگاه مسئولانه به محیط زیست فراهم شود، ما با احترام به حس آزادی، استقلال و خلاقیت کودکان آنها را علاقهمند به سفر خواهیم کرد، به طور مثال در یک کمپ خانوادگی برای برپایی چادر، تزئینات، پیدا کردن هیزم و ... آنها را شریک میکنیم که این امر نیاز به آموزشهای اصولی در مورد سفر به کودکان و حتی خانوادهها دارد.
تاثیر گردشگری بر شکلگیری هویت کودکان
گردشگری کودک به دلیل آنکه نوعی توسعه انسانی محسوب میشود، از منظر کشورهای پیشرفته حائز اهمیت بسیار است، مهمترین مرحله رشد و شکلگیری هویت فردی و اجتماعی در دوران کودکی اتفاق میافتد، باید به این نکته توجه کرد که گردشگری کودک چه نقشی بر شکلگیری هویت افراد در این سن خواهد داشت.
کودکی که با گردشگری آشنایی دارد بهتر میتواند خود، محیط و کشورش را بشناسد و در نتیجه به هویت اصلی و ملی خود دست یابد، در این زمینه آشنایی کودک با میراث تاریخی نقش بسیار مهمی دارد، کودک با گذشته خودش آشنا شده و بهتر میتواند به آینده خود مسلط شود، آشنایی با هویت ملی در بسیاری از جنبهها حتی در امنیت ملی تأثیر دارد، افزایش هوش هیجانی در کودک از دیگر نتایج فعالیت در حوزه گردشگری کودک است، هرچه کودک در معرفی مراودات و مناسبات اجتماعی قرار بگیرد، هوش هیجانی او بهبود یافته و کنش و واکنش بهتری خواهد داشت.
فرهنگسازی در زمینه گردشگری و آشنایی کودکان و نوجوانان با میراثفرهنگی را یکی از موضوعات مهم تربیتی کودکان است و باید آموزش و پرورش را در این زمینه مسئول دانست، ما نیاز به فرهنگسازی داریم و باید یک کار ریشهای کنیم که در این میان آموزش و پرورش نقش اساسی و مهمی دارد.
امروزه بیش از هر زمان دیگر فقدان تورهای گردشگری برای کودکان و نوجوانان در ردههای سنی مختلف حس میشود.
تغییر سبک زندگی در ایران، تبدیل خانوادههای گسترده به خانوادههای هستهای، رشد فزاینده مهاجرت و شهرنشینی، گسترش آپارتماننشینی، فقر حرکتی کودکان و پدیدهای به نام «سندرم دوری از طبیعت» و بسیاری عوامل دیگر که موجب شکلگیری نیازی در جامعه شده است که ایده سفر و به ویژه طبیعتگردی کودکان را به راهی برای رفع گوشهای از این دست نیازها تبدیل کرد.
گردشگری کودک و نوجوان چه توسط مدارس طبیعت و یا مدارس آموزش و پرورش برگزار شود و چه آژانسهای مسافرتی به اجرای آنها اقدام کنند، نقش بهسزایی در سلامت، شادابی و تندرستی کودکان ایفا میکند.
تجربه ارتباطات تازه و بازیهای گروهی میتواند به ارتقای مهارتهای اجتماعی و عاطفی کودک کمک کند و با حضور در گروه، بر گسترش روحیه مسئولیتپذیری و همکاری آنان تاثیر گذارد، اکتشاف، مشاهدات عینی و تجربه حضور در محیطهای مختلف شهری و روستایی موجب افزایش پایداری اطلاعات عمومی آنان شده و علاقه به یادگیری را در کودکان افزایش میدهد.
ضرورت راهاندازی تورهای گردشگری کودکان
امروزه بیش از هر زمان دیگر فقدان تورهای گردشگری برای کودکان و نوجوانان در ردههای سنی مختلف حس میشود، سفرهایی که میتوانند با اهداف مختلف آموزشی و تفریحی در قالب فعالیتهایی چون نمایش و قصهگویی، بازیهای گروهی، کارگاههای آموزشی و … نکات بسیاری را به کودکان منتقل کند.
هر کودک ایرانی، یک سفیر گردشگری، شعاری است که باید به آن جامعه عمل بپوشانیم، تا با آموزش و برقراری پیوند بین کودکان و گردشگری از آنها سفیرانی برای توسعه و رونق و همچنین حفظ میراثشان بسازیم تا آن را به نسلهای بعدی منتقل کنند) safarnevisan-محمدرضا ریاضی)
برنامههای بلندمدت و کوتاهمدت در شاخه گردشگری کودک میتواند چارهساز باشد و در این حوزه جای خالی مطالعه و تحقیق در راستای بررسی نحوه ایجاد انگیزه در کودکان و نوجوانان برای حضور در طبیعت، محیطهای گردشگری، موزهها و ... و همچنین ایجاد علاقه به حفظ و احیای میراث ارزشمند پیشینیان در ردههای مختلف سنی به شدت احساس میشود تا براساس آن برنامههای بلندمدت گردشگری کودکمحور مشخص و استراتژی و هدفگذاری موثر انجام شود اما راهکارهای موردی برای پررنگ شدن گردشگری کودک در کوتاهمدت و توسعه این شاخه از گردشگری وجود دارد.
طراحی بازیهای کامپیوتری با تم گردشگری، طراحی تورهای مجازی با تم کودکانه برای هر گروه سنی، تهیه و تولید انیمیشنها، فلیم و ... برای گروه سنی مختلف با هدف آموزش گردشگری، ایجاد شهر (پارک) مشاغل در راستای دو هدف اصلی آشنایی کودکان با مشاغل مختلف و تجربه حرفه والدین خود و ایجاد جاذبه و فضایی برای گذران اوقات فراغت کودکان با محوریت معرفی محصول گردشگری آن استان، برگزاری کارگاههای آموزشی آشنایی کودکان با سفر و ملزومات آن، از جمله کمپینگ، قوانین محیط زیست و ...، برگزاری تورهای یک روزه آشناسازی کودک و خانواده از اماکن کمتر شناخته شده استانها، پیشبینی و طراحی رویدادهای گردشگری با محوریت کودک و خانواده و همکاری کودکان در سایر رویدادها و جشنوارههای برگزار شده در طول سال همچون، روز جهانی گردشگری، روز موزهها و ... در قالب مسابقات مختلف همچون مسابقه نقاشی و ...، طراحی و تهیه هدایایی تبلیغاتی بر مبنای محصول گردشگری استان با در نظر داشتن کاربری آن برای کودکان، هماهنگی با آموزش و پرورش استانها و نیز بهزیستی به منظور ابلاغ به مهدهای کودک و مدارس برای معرفی گردشگری و سفر در قالب یک واحد آموزشی، پیگیری بهمنظور تاسیس مدارس گردشگری در استانها، آمادهسازی، تهیه و تدوین کتابچه، ویدیو، تیزر و ... معرفی جاذبههای گردشگری تحت عناوین مختلف همچون مسافر کوچولو، دعوت و همکاری کودکان در رویدادهای خاص، همکاری با دانشآموزان در قالب طرح همیار گردشگر در ایام ستاد نوروز و ستاد تابستان و تلاش در راستای هویتبخشی به کودکان و برگزاری دورههای آموزشی برای دانشآموزان و مربیان معرفی شده در طرح "همیار گردشگر" از جمله این راهکارها هستند.
امید است در سالهای پیش رو با نگاه بلندمدت به بحث گردشگری کودک و با اتکا به دانش و علم جهانی در راستای توسعه پایدار گردشگری به ارتقا و رشد گردشگری کودک توجه ویژه کرده و در اسناد بالادستی این ظرفیت بالقوه نادیده گرفته نشود.
انتهای پیام/
نظر شما